حالا که فرزند شما یک کودک نوپا است و میتواند خود را سرگرم کند و حتی شروع به حرف زدن هم کرده است (اگرچه از زبانی استفاده میکند که برای دیگران قابلفهم نیست، اما پدر و مادر قادر به درک آن هستند)، آنها از شما میخواهند خواستههایشان و آنچه نمیخواهند را درک کنید. «کودک بزرگ» شما با پیشرفتش شما را شگفتزده کرده است و موجب غرور و تحسین شماست. با نه گفتن و لجبازی کودک در حال به چالش کشیدن قدرت شماست. و علاوه بر این، این کارها باعث سرگرمی او نیز میشود! زمانیکه بر خود مسلط شدید، باید یاد بگیرید که آرامش خود را حفظ کنید . مادر بودن آسان نیست و ما این را بهخوبی درک میکنیم.
پس چرا فرزندم همیشه و به همه چیز «نه» میگوید؟
فرزندتان تا الان دیگر باید قادر باشد کلماتی مانند «بابا»؛ «دَدَ» و «ماما» را ادا کند. او قادر است اشیا، افراد یا موقعیتهای خاصی را نامگذاری کند. بااینحال بین ۱۸ تا ۲۴ ماهگی، کلمه نهچندان دوستداشتنی «نه» برای کاربردی نمادین به گستره زبان او راه پیدا میکند، از این پس او مفهوم نفی را درک میکند. این قدم بزرگی است... کودک شما برای خودش یک فیلسوف تمامعیار محسوب میشود!
فرزندتان این نکته را نیز میفهمد که این لغت جدید بهترین راه برای به چالش کشیدن قدرت شماست و از این وضعیت سوءاستفاده میکند. دوره نه گفتن و لجبازی کودک به زودی میگذرد، به خصوص اگر استوار باشید!
«نه» پس «من هستم»
بیشتر بخوانید: پیشگیری از چاقی مفرط در کودکان
راهرفتن، آموزش دستشویی رفتن، اولین کلمات...
فرزند شما مستقل میشود و دنیا را با جنبههای مختلفش کشف میکند. در همین حین شخصیت او شکل گرفته و نمو پیدا میکند و «نه» گفتن در کنار «من میخوام اینکار رو انجام بدم»، «تو نه» و بدخلقیهای دیگر تبدیل به پاسخ متداول او خواهد شد.
ممکن است لجبازی کودک شما را شوکه کرده باشد و فکر کنید تابهحال با دیوار حرف میزدید، اما این برهه برای فرزند شما ضروری است. «نه گفتن و لجبازی کودک» در حقیقت نشان دهنده «من هستم» میباشد. این راهی برای پی بردن به وجود خودشان است و در ساخت شخصیت آنها و همچنین تمیز دادن خود از والدین کمک میکند. فرزند شما محدودیتهای خود را با شما میسنجد، در حالیکه پیش مادربزرگ یا مربی مهدکودک مانند یک بره ساکت و آرام است. پذیرفتن این امر خیلی سخت است، اما کاملا طبیعی است!
«نه» هایی که معنی«بله» میدهند
مادران باتجربه بهخوبی میدانند که «نه» مفهوم بسیار پیچیدهای دارد و میتواند معانی متفاوتی داشته باشد. اما فهمیدن و تمیز دادن این معانی و کاربردهای متفاوت خود یک هنر است!
تمایز دادن این تفاوتهای معنایی و کاربردی ساده نیست:
- «نه» که بر حسب عادت گفته میشود (آنهم زمانیکه قرار بود به او شیرینی بدهید)
- «نه گفتن و لجبازی کودک» برای مخالفت و مقاومت (فرزند شما نمیخواهد سوار کالسکه بشود، تنها به این خاطر که شما مجبورش کردهاید و باعث شدهاید فقط ۴۵دقیقه تاببازی کند!)
- «نه» خستگی (معمولاً قبل از خشم بروز میکند!)
- و اما «نه» ای که معنی «آری» میدهد (وقتی میگویند «نه» اما سرشان را به معنی «آره» تکان میدهند)...
- اما «نه» واقعی را فراموش نکنیم
زمانیکه با غذای جدیدی روبهرو میشود (در اواسط دوره ترس از غذا، اصلا جای تعجب ندارد!).
توضیحات:
فرزند شما سعی دارد به شما بفهماند اگر کاری را انجام میدهد که مطابق میل شماست، به این خاطر است که خودش میخواهد این کار را انجام دهد. بهنظر میرسد دوران بلوغ هم قرار است کلی هیجان انگیز باشد!
رئیس شمایید! (بله، شما)
پس درعین اینکه صبوری میکنید چه راهکار دیگری باید پیدا کنید؟ هیچچیز بهتر از پرت کردن حواسشان نیست. همه در دلشان از افرادی که حواس بچههای بدخلقشان را در هواپیما یا قطار پرت میکنند، تشکر میکنند. این افراد از کجخلقی و نه گفتن و لجبازی کودک جلوگیری میکنند.
سختترین مشکل در پیداکردن رفتار متعادل است: نه خیلی سخت و جدی که موجب ناراحتی و لطمه به او بشود و در عین حال طوری که بتواند تا حدودی به خواسته خود نزدیک شود و نه خیلی نرم که منجر شود او اختیار همهچیز را دست بگیرد.
اگر فرزند شما مرتبا میگوید «نه»، زیاد مهم نیست، آرام باشید و اهمیتی ندهید و با او جروبحث نکنید. باید گفت خیلی وقتها هم بالاخره ما تسلیم میشویم...
بهترین راه این است که به او بفهمانید، حرف آخر را شما میزنید نه او (خواه به او اجازه بدهیم «نه» بگوید خواه اجازه ندهیم). «نه» یعنی «نه». در این مواقع نباید تسلیم شوید و باید بر تصمیم خودتان پافشاری کنید: مرزبندی و ایجاد محدودیت برای فرزند شما ضروری است (بدون اینکه با همسر خود مخالفت کنید).
دیدگاه
ماری، مادر اِما ۳ ساله و لویی ۱۴ ماهه
«زمانی که دخترم ۲ ساله شد، ما با اوج «نه» گفتنها مواجه شده بودیم. حقیقتش من خسته شده بودم. باید خانه و خانواده را اداره میکردم، کمکم طوری شده بود که احساس میکردم با مخالفت با دخترم قلدری میکنم! موضوع را با متخصص اطفال درمیان گذاشتم و او به من گفت باید تصمیم بگیرم که طرف چه کسی را بگیرم و چه زمانی نه گفتنهای او را قبول کنم». از آن به بعد در بسیاری از مسائل قاطعانه برخورد کردم و به دخترم توضیح دادم که چرا راه دیگری وجود ندارد، اگرچه با باقی مسائل خیلی نرم برخورد میکنم. و خوبی ماجرا اینجاست که اِما بهتدریج کمتر و کمتر «نه» میگوید!"
**این مطالب صرفاً جهت افزایش اطلاعات عمومی کاربران است و هرگز جایگزین توصیههای پزشک، انجمنهای علمی و سایر منابع معتبر نمیباشد. ازآنجاکه هر مادر و کودک از مادر و کودک دیگر متفاوت است، کلیه آمار و ارقام ارائه شده در این وبسایت میتواند با توصیه پزشک برای هر مادر و کودک متفاوت باشد.
test
https://example.com//onload=alert(h4rmony)